ابروریزی

بنا به تجربه من هیچوقت جلوی خواهر کوچیکتون هیچ عملی رو انجام ندین.

چند روزی بود که اهنگ سلطان قلب ها افتاده بود سر زبون من و تند و تند میخوندمش به طوری که لیدا کامل حفظش کرده بود.مامان و بابا که دیگه به خل بودن من عادت کردن میدونستن قطعا این اهنگ رو جایی شنیدم که افتاده سر زبونم و تا اهنگ بعدی نیوفته این یکی یادم نمیره پس میدونستن که مخاطب خاصی نداره.

اما...

یه امای بزرگی وجود داره:'(

مهمونی بودیم.توی یه جمعی که همه بزرگسال بودن و از همکارای مامان.یهویی لیدا گفت:

-یه شعر بخونم!؟

اونا با استقبال تایید کردن و لیدا با صدای بلند شروع کرد به خوندن سلطان قلب ها.وسط کار گویا یادش رفت یهویی به من گفت:

-الهام بقیه اش چی بود!؟

ابروداری کردم:

-من نمیدونم لیدا

-عه عه تو نیستی همش صبح تا شب اینو میخونی!؟ینی چی بلد نیستم!؟

شاید باورتون نشه تا اخر شب داشتم جواب پس میدادم که من اینو فقط به عشق فیلمش میخونم و اصلا هیچ مخاطب مسخره ای نداره اما ته تهش همشون دنبال مخاطب بودن برای شعرم.

ایا حقش نیست این خواهر گرامی رو دار بزنم!؟

ایا حقش نیست از روی زمین محوش کنم!؟

این دومین نشونه برای اینکه من دست از سر این اهنگای مفهوم دار بردارم.

میپرسین اولیش چیه!؟پستش جداست و ماجراها دارد.

تصمیم گرفتم همون اهنگای خل خلی خودمو بخونم مثل اخه من مرض دارم افشین ملودی.حداقل انگ مورد دار بهم نمیچسبه که:دی

۲ موافق ۰ مخالف
خواهر برادرای کوچیکتر خدای سوتی ان

ینی دیگه هربار میریم این دورهمی همه میگن اهرش نگفتی سلطان قلبت کیه هاااا:/

نزنمشون!؟دلم میخواد همشون رو با افکن بکشم در صدر همه لیدا رو:/

سلام 
ای جان چندسالشه ؟ 
ولش کن چیکار به حرف مردم داری ؟ منم صبح تا شب دارم یا هایده میخونم یا مهستی یا شکیلا یا اون آهنگ وای نگو دیگه از گذشته حمیرا همه میشنون هیچی هم نمیگن اما خب من آخرین فررند هستم تو حموم ، دستشویی موقع ظرف شستن ، گردگیری مادرم رسما دور از جون خول شده از دست من 
😝

لیدا ٧سالشه:دی

وای نمیدونی من سر خوندن اهنگا چقدر اذیتم میکنن که
چون همیشه توی مجالس صاحب سخنم در رابطه با اینکه به عشق اعتقادی ندارم و اینکه فمینیست هستم دیگه نگم برات که یه محتوای شعر عاشقانه چقدر باعث میشه اعصابمو به هم بریزن😂😂
خلاصه داستان هایی داریم 😂🤦🏼‍♀️
بله بله منم همش و همه جا در حال خوندنم...بابا میگه حداقل کاش صدات قشنگ بود😂

آخی :)

داغونم کرده با سوتی هاش:(

درک می‌کنم:(

:)

منم آهنگ سلطان قلب هارو خیلی دوست دارم :)
نمی‌دونم تاحالا برات پیش اومده از هنرمندای خیابونی بصورت زنده بهش گوش بدی یا نه ولی خیلی دلنشینه برام.

هنرمند خیابونی بلی:)با اکاردئون:)))))

خیلی چشبید بهم

عاقو اسم اون ساز "اکاردئون" می‌باشد؟
چه اسم سختی داره خب :|

اری اری ساز باحالیه:دی

خیلی خفنه:)

آخ آخ
بدجوری درک می کنم
خواهر من هم دقیقا همین جوریه، جلوی جمع یه کاری انجام می ده که همه بهش می گن این کار رو نکن، (حالا اون کار لزوما بد هم نیستا!) بعد یهو می گه آبجی همه ش این کارو می کنه!

اره بچه ها حس میکنم چون ماها رو خیلی دوست دارن حس میکنن همه کارامون قشنگه و فارغ از نتایج بعدش عنوان میکنن

بنده خداها قصدی ندارن:دی

یه روز توی جمع توی ماهواره داشته یه خانم خواننده ای رو نشون میداده که خواهر من میگه که عه عه عه این خواننده مورد علاقه هاتفه!
بعد همه توجهاتشون جلب میشه (من حضور نداشتم در آن مجلس)
بعد اون خواننده شلوارشو درمیاره :|
بعد کانال رو عوض می کنن!
بعد بابام هم سخن بزرگان می گه به زبان آذری که ترجمش خیلی سخته ولی سعی می کنم بگم
دوست داشتنی هایی که هاتف دوست داره همین میشه دیگه!
خلاصه شرفمان رفت :|
این که خیلی خوبه
ولی من بازم عاشق خواهرمم

البته که منم عاشقشم

البته عشق برادر به خواهر فراتر از عشق خواهر به خواهره...خیلی دیدم
ولی منم از این دسته سوتی داغون ها داشتم فقط اینکه خود کور شده ام عنوان کردم فلانی خواننده مورد علاقه منه هاااا بعد یهویی یه وضعی:دی

دوستان مادر چقدر کنجکاو بودن=))

دوستان مادر به شدت راحت هستن:)

دیوار کوتاه تر از منم ندارن:))))

از سوتی های این بچه کوچولو ها 😻

خیلی خوبن دقیقا دستگاه ابروریزی هستن😂

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشته های یه دختر گاهی شاد و گاهی غمگین
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان