انسان هایی با احساسات تشدید شده...

دوست دارم امروز راجب یه گونه از انسان ها بنویسم.یه گونه ای که انسانای نرمال درکشون نمیکنن.نه اینکه انرمال باشن ها از نظر خودم که جزوشونم این قضیه خیلی انرمال نیست ولی خوب بقیه ادمایی که اینطوری نیستن نمیفهمنشون.

حالا این دسته از ادما چطوری هستند؟اسمشون رو گذاشتم انسان هایی با احساسات تشدید شده.ینی عصب های بدنیشون مقدار بیشتری احساسات رو دریافت میکنن و بروز میدن.درک این ادما از نظر بقیه خیلی سخته.بقیه مدام با رفتارشون این دسته رو ازار میدن.البته باید ذکر کنم امثال من با احساسات تشدید شده زیادی حساسن.

داستان چیه؟ ماها احساسات قوی تری تو خودمون حس میکنیم.هر احساسی میخواد باشه.برای همینه که یه مدت از دوستی هامون که میگذره طرف مقابل میخواد پسر باشه یا دختر فکرای غیر معمول دیگه ای میکنه...نکنه یارو از من خوشش میاد و و و...

نه ما خوشمون از کسی نمیاد ماها فقط احساساتمون زیاد تره...وقتی از دست کسی عصبانی میشیم عصبانیتمون ده برابر بیشتر از شماهاست.شادیمون همینطور...گریه هامون هم...غم هامون...عاشق شدنمون...رفاقتامون...مرام گذاشتمون...همچنین ماها قشر اسیب پذیرتری هستیم برای همین برای جلوگیری از اسیب از اطرافیانمون سرد تر از ادمای معمول برخورد میکنیم و درونگراتر...ادمای کمی رو به زندگی خصوصیمون راه میدیم و تا جایی که بشه سعی میکنیم به کسی احساسی پیدا نکنیم...وارد روابط عاطفی نشیم و زندگیمون رو تک نفره پیش ببریم.چون امکان سواستفاده از امثال ما زیادتره...پس گیرنده های حساس تری داریم که جلوگیری کنیم از این قضیه.نمیخوام خودمون رو خوب نشون بدم میخوام بگم چطوریه...ماها اگر عصبانی بشیم قدر تخریب طرف مقابل رو داریم یه جورایی از این تخریب هم لذت میبریم.این یه واقعیته.

شماها حق ندارین تو دوستی ها و رفاقت ها برداشت های غیر معمول بکنید.اونم وقتی ما خودمون براتون توضیح میدیم اخلاقمون چطوریه...من خسته شدم از اینکه ادما رو با فیلتر وارد زندگی خصوصیم بکنم و به دید دوست صمیمی بهشون نگاه کنم و بعد از یه مدت دوستم فکر کنه من بهش احساس دارم.این قضیه دختر و پسر نداره...من از سمت دخترای زیادی پیشنهاد گرفتم که فکر میکردن من بهشون احساس دارم...چرا؟چون سعی میکنم خوب رفتار کنم؟چون دوست دارم اجتماعی باشم؟قضیه چیه؟چرا وقتی توضیح میدم درک نمیکنن؟فکر میکنن اداست؟برای خوب جلوه دادن خودمه؟این تناقض نیست ماها درونگراییم ولی وقی کسی وارد زندگیمون میشه به عنوان رفیق باهاش خیلی اجتماعی رفتار میکنیم.

اومدم یک بار برای همیشه از این قشر بنویسم که اگر جزوشون نیستید لزومی نداره کاری بکنید فقط از حرفاشون برداشت بد نکنید.اونا انقدر صاف و صادق هستن که اگر حسی باشه خودشون بهتون میگن و هیچ ترسی ندارن.من دوستای صمیمی زیادی دارم که عین خودمن.همه بلا استثنا این مشکل رو دارن.

این توضیحات به این معنا نیست که ماها هالو یا ساده لوح هستیم.اتفاقا ما خیلی دقیق و حساسیم واسه همینم رفتار سرد تری تو حالت معمول با اطرافیانمون داریم.نه بحث غروره نه بحث برتر دیدن خودمون...فقط از تکرار اشتباه خوشمون نمیاد.همین...

 

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

تعصب جاهلانه ای به نام فمینیسم

چند وقتیه دارم توی سکوت جنبش های فمینیسم رو نگاه میکنم...چه توی ایران و چه خارج ایران.ماجرا از رومینا شروع شد...همه شروع کردن به وای و واویلا کردن رسانه داخلی و خارجی شروع به نوشتن کرد.کار رسید به فاطمه و افراد بعدی،همه مجددا شروع کردن به رسانه ای کردن و کاریکاتور کشیدن و غم و غصه و تسلیت و و و...

این مابین دوتا اتفاق افتاد که تمام رسانه ها مخصوصا فمنیست ها سکوت کردن.اولیش یه پسر بچه یکی دو ساله مشهدی بود که مادرش توی اینستاگرام کتکش میزد  و فیلم هاشو اپلود میکرد تا از مردم اخاذی کنه و دنبال کننده جمع کنه. به لطف بعضی افراد مثل یکی از خواننده های اونور ابی(به اصطلاح ما)این قضیه وایرال میشه و سریعا مادر دستگیر میشه و بچه ازش گرفته میشه.هرچی سرچ کردم هیچ مطلبی و هیچ کاریکاتوری در باره این مطلب پیدا نکردم که نکردم...افراد فمینیست و رسانه های خاص اینوری و اونوری سکوت کردن و ماجرا بدون فهمیده شدن در نطفه خفه شد.

قضیه دوم پسر بچه کردی بود که به طرز فجیعی توسط نامادریش به قتل رسیده بود.به شدت زجرکش وارانه و ناجور...اینبار اصحاب رسانه فمینیست بیانیه ای نوشتن در خصوص اینکه انقدر برای ما عکس زنانی که جرم میکنند و کودک ازاری میکنند رو نفرسید.قانون به حساب این جور زنان میرسد و مشکل ما حق ولایت پدر بر فرزنده و و و...

راستشو بخواید خدا میدونه چقدر عصبی ام...این جماعت متعصب کورکورانه نویس و متظاهر در اصل کسانی هستند که اهداف واقعیشون ینی برابری جامعه زنان و مردان رو یادشون رفته و دنبال قدرت طلبی منحصر زنان هستند.این نگاه زن سالاری هیچ فرقی با نظام مرد سالاری نداره و نخواهد داشت.اصل این جنبش برای برابری مطلق بوده و بس و بهتره مطالب با هم قاطی نشوند و متعصبانه و مقرضانه حرکتی زده نشود.

هر نگاه سالمی از این کودک ازاری ها به ستوه میاد...میخواد مرد باشه یا زن میخواد دختربچه باشه یا پسر بچه وظیفه شما این هست که رسانه ای کنید تا از به وجود امدن دوباره اش جلوگیری کنید.نه اینکه از منسد قدرت به قصیه نگاه کنید.

هرچیزی خوبه تا وقتی که تعصب توش قاطی نشده باشه...تعصب از جهل میاد و دقیقا از همون چیزی که شما علیه اش جنبش به راه انداختید...

اگر قراره فمینیسم چیزی باشه که شماها تعریف میکنید من از امروز خودم رو فمینیست نمیدونم....

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
نوشته های یه دختر گاهی شاد و گاهی غمگین
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان