لیست هدایا

نمیدونم سریال فرندز رو دیدین یا نه ولی توی اون سریال شش تا شخصیت وجود داره که به نظر من شخصیت هرکدوم از ماها متشکل از این شش شخصیته.

جویی:یه انسان دائم الگرسنه که عاشق غذاست و هیچوقت بهش نه نمیگه.

فیبی:یه ادم الکی خوش که از لحظات زندگیش لذت میبره.

چندلر:به شدت انسان فان و در هر شرایطی به خصوص وقتی توی یه جمع معذب میشه سریعا دهنش به طنز پردازی میپردازه:دی

مانیکا:به شدت وسواسی در هر اموری و به شدت کمالگرا

ریچل:اهل مد و خوش پوش گروه و به شدت عاشق خرید.وسواسی در هدایا تولدش به طوری که هرسال برای تولدش لیست تهیه میکنه که براش بخرن:دی

راس:دانشمند و به شدت اخلاق مدار:)

خلاصه این همه حرف زدم که بگم اقا جان ریچل وجودم زده بالا طوری شلاقی دارم برای همه اطرافیان لیست تهیه میکنم و میفرستم که اصلا نگم براتون:دی

اینجا کسی هست سریال فرندز رو دیده باشه؟

 

۱ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

mary & max

مکس:یه دفعه پلیس بازداشتم کرد بعد که دیدن به جز خودم برای کسی خطری ندارم ولم کردن.

@@@

مکس:هرکس توی این دنیا یکی رو داره که نداره...

@@@

مکس:من همیشه ته دلم ادما رو دوست دارم اما نمیدونم چرا اونا هیچوقت اینو نفهمیدن...

اخه من واسشون سودی ندارم واسه همینه که هیچ دوستی ندارم.

@@@

از نظر مردم من گستاخ و بی ادبم ولی نمیدونم چرا مردم صداقت رو با بی ادبی اشتباه میگیرن.شاید واسه همینه که دوستی ندارم

@@@

اینا قسمت های کوتاهی از انیمیشن قدیمیه مری و مکس هستش

اگر ندیدین بهتون پیشنهادش میکنم:)

 

 

 

۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

تابستون هیجان انگیز

چند وقتی بود دلم میخواست مسافرت های تنهایی رو شروع کنم اما نمبدونستم واکنش خانواده چیه.

چند وقت پیش وقتی با بابا مطرح کردم از ایده ام استقبال کرد و بهم گفت اگه مامان هم مخالفت کرد من راضیش میکنم.

این شد که تصمیم گرفتم اولین سفر تنهاییم رو به مقصد شهر خودمون انتخاب کنم که هم ترسم بریزه از مسافرت تنهایی و هم یکم چم و خم روزگار دستم بیاد و این شد بهترین سفر تمام عمرم.خیلی اتفاقی هم ساعت حرکت به شب تغییر کرد و باعث شد تمام طول جاده رو فقط به شیشه زل بزنم و از منظره لذت ببرم.صدای داریوشم که دیگه عیشم رو تکمیل کرد:)

اینکه کم کم تو زندگی با چالش ها و تجربه هایی که دوست داشتی اشنا میشی و تجربه اشون میکنی انقدر لذت بخشه که حتی نمیتونم براتون توصیفش کنم اما میتونم بگم این تابستون بهترین تابستون عمرم بود.چرا؟چون که حتی یک لحظه اشم تلف نشد و دست اخر هم ایین نامه ای که همه ترسونده بودنم رو بار اول قبول شدم و هم اتوکدم رو با نمره١٠٠پاس کردم و حالا مدرک فنی حرفه ایش رو دارم:)

خلاصه که انقدر این تابستون برام پر بار و هیجان انگیز بود که دلم میخواد همینطوری تکرار بشه:)

شما تابستونتون رو چگونه گذروندندین؟راضی بودین ازش؟

۶ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
نوشته های یه دختر گاهی شاد و گاهی غمگین
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان