زبان های بی جا

یکی از معضلات اصلی زندگی من اینه که نمیتونم از دانشم راجب زبان خای مختلف هرچند کم استفاده کنم.
چند وقت پیش رفته بودم فروشگاه خرید.توی صف بودم که برم حساب کنم وسایلم رو که دوتا اقای روس پشت سرم از وسایلی که داشتم میچیدم روی میز سس خردلم رو برداشتن.بعدم شروع کردن با هم حرف زدن که خب در اون حد نمیفهمم ولی انگار دوستش بهش گفت این مال خانم هستش و تو اشتباه برداشتیش.اینم سس رو دوباره گذاشت کنار وسایلام و به روسی معذرت خواهی کرد.حالا من به جای گفتن اشکالی نداره به روسی یهویی به فارسی گفتم نههه مشکلی نیست:/
اقضیه تولد دوست لیدا هم که تعریف کردم مادر دوستش روس بود من رفتم بیارمش از خونشون.وقتی در زدم خانم در رو باز کرد و من به جای اینکه به روسی سلام کنم به فارسی گفتم سلااااااام:/
یا حتی امروز😐
ما اومدیم مشهد و توی یه اپارتمان مستقر شدیم.امروز اومدم بیام پارکینگ با مامان که بریم بیرون خرید یهویی یه اقای عرب زبان شروع کرد به گفتن اینکه ماشین واسه شماست!؟چراغ داخلش روشنه.منم با کلی زور زدن سیارتکم اش رو فهمیدم و دویدم درو باز کردم برق رو خاموش کردم بعد به اقاهه گفتمthanks:/
ینی هیچ صحبتی ندارم چون میدونستم باید به عربی چی بگم:/
واقعا نمیفهمم مشکل اساسی اینکه دقیقا نمیدونم هر زبونی رو کجا باید استفاده کنم چیه:/

۲ موافق ۰ مخالف
به به الهام عزیز...
خوبی عزیزم؟

+ به نظرم چون دائم از ااون زبان استفاده نمیکنیم، این‌مشکل‌پیش میاد :)

سلام ارکیده جونم خوبی؟😍

منم خوبم شکر
نمیدونم والا ولی از این سوتی ها خیلی دادم:/
ولی خب منم به سوتی هام زنده ام دیگه:دی

قربونت برم
منم خوبم :)
کم پیدایی هاا
ببشتر بنویس :*

حس نوشتنم نمیاد

میخوام بازم بداهه نویسی و داستان نویسی بکنم اما حس نوشتن نی:)

ولی چشم:*

تشکر که عربیه خواهرم =/

تنکس؟ از کجا خودمو پرت کنم؟


اگه از جایی تونستی خودتو پرت کنی منم با خودت ببر که از دست سوتی هام خلاص بشم:دی

آدم این جور مواقع هول می‌شه خود من بارها تو موقعیت اومدم با توریستا انگلیسی مکالمه کنم گنددد زدم رفته طوری که اون لحظه توی نگاه اطرافیان یه چی شد اون همه ادعای زبان بلدی داشتی خاصی رویت می‌شد😂😂😂

من ادعا ندارم اخه بلدم نیستم زیاد

در حد مکالمات روزمره
اما خلاصه گند میزنم:دی

به مرور درست میشه اولش همیشه اینطوریه 

اره:)))خدا کنه:دی

من تو کربلا به آقایی که کفشارو میگرفت گفتم شُکرا گفت خواهش میکنم
خندم گرفت:)
همسایمونمپیرزن ترک زبونه تو کوچه دیدمش به زور ترکی احوال پرسی کردم اون فارسی جوابمو داد

وای عین من تباه

اصلا نمیفهمم چرا اینطوری میشه😂

برای من مقصر اونا بودن انصافا
من به زبون خودشون صحبت کردم

اره والا

نمیدونم چرا بهویی جو میگیرتشون با زبون خودشون صحبت نکنن ما رو هم ضایع کنن:دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشته های یه دختر گاهی شاد و گاهی غمگین
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان