سیاست های خبیثانه ی لیدا

مامان بعد سال ها شب کار بود.امیر طبق معمول پای پلی استیشن و بابا هم خوابیده بود.ساعت استیل قدیمی اتاقم نشون از دیر شدن بیش از حد میداد.

داشتم تختم رو مرتب میکردم برای خواب که اومد.با ناز همراه بغض صدام زد.برگشتم سمتش:

-نخوابیدی هنوز لیدا

اروم با دستاش چشماشو مالید و بغض الود گفت:

-میشه پیشت بخوابم!؟

اخم کردم و به کارم ادامه دادم:

-نه اصلا.تخت من یک نفره اس اصلا جا نمیشیم.

دستم رو کشید و وادارم کرد بهش نگاه کنم.چشمای خوشگلش رو مظلوم کرد و گفت:

-اخه میدونی...دلم برای مامان تنگ شده.وقتی میبینمت یاد مامان میوفتم.لطفا بذار بیام تو بغلت بخوابم.

هیچی دیگه.نگم براتون که خر شدم گفتم بپر بالا.همچین تا خود صبح تو بغلم خوابید که فک کنم همچین خوابی رو تجربه نکرده بود تا الان:دی

درسته که دیشب وقتی پیشم خواب بود بی دغدغه ترین خواب عمرم رو تجربه کردم اما این درسته یه الف بچه منو با این کاراش خر کنه!؟😂:دی

پ.ن:خب خدایا یکم از این سیاستش رو به من میدادی قول میدادم فقط در جهت منافع اسلامی ازش استفاده کنم:دی

پ.ن٢:همچنان در حال فکرم که جام جهانی چشمانت چی بنویسم:دی

دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره:دی

پ.ن٣:تولد عید شما مبارک:دی

۱ موافق ۰ مخالف
همچین خبیثانه هم نبود طفلی :))
پ.ن۲ فقط :)))
منم کلی فک کردم درموردش.. سخت عست نوشتنش

نه دیه نمیدونی چه نیشی باز کرد ینی خر شدی رفت خواهرم😂

اقاااا باید فکر کنم.استرس میگیرم:دی
اره سخته:)))ولی به نظرم ایده باحالیه:دی

6سالش بود؟
نسل گودزیلان دیگه:)
تولد عید شماهم مبارک

الان هفت سالشه:)

نمیدونی چقدر عزیزه این گودزیلا
از فرت الاقه دلم میخواد بندازمش تو کوره ادم پزی ازش صابون درست کنم:)))

مرررسی عید شما هم مبارک:)))

#خواهر-مهربون 
عید شما هم مبارک 

:دی من که نه شاید اون اره:)


ممنونم:)

بی راه هم نگفته بنده خدا. خیلی شبیه مامانت هستی😬

ببین جالبیش اینه انقدر شباهت داریم کل فامیل مامانم اینا که دوستش دارن هی زنگ میزنن که بیا خونمون😂😂خودمم دلیلش رو تازه فهمیدم

از این بابت عیدی بیشتری هم نسبت به بقیه گیرم میاد
ما که بدمون نمیاد کیفشم میبریم:دی
حالا در یه قسمت از وبلاگ راجب اظهار فضل خواستگار قدیمی مامانمم مینویسم فقط بخندی:دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشته های یه دختر گاهی شاد و گاهی غمگین
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان